سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اساس دانش نرمش و اساس نادانی درشتی است . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 89 مهر 6 , ساعت 7:31 عصر
-2 به غضنفر گفتند: 10 شهریور چه روزیه؟ کمی فکر کرد و گفت: فکر می کنم 15 خرداد باشه!
سه شنبه 89 مهر 6 , ساعت 7:30 عصر

روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد: گیرنده : همسر عزیزم موضوع : من رسیدم میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه !!


سه شنبه 89 مهر 6 , ساعت 7:28 عصر

یکی میره مسابقه ?? سوالی ، رفقاش از پشت صحنه بهش

 

 میرسونن که جواب برج ایفله ، فقط تو زود نگو که ضایع نشه ،

 

خلاصه مسابقه شروع میشه ، یارو میپرسه : تو جیب جا میشه ؟

 

میگن : نه . یارو میگه : ... ها ! پس حتما برج ایفله ...!


سه شنبه 89 مهر 6 , ساعت 7:27 عصر

مناجات نامه ملانصرالدین ،

 

 

خدایا ماه رمضان را مثل جام جهانی هر ? سال یکبار

 

 

و هر سالش را در یک کشور و ما را

 

 

در دور مقدماتی حذف بفرما !!!


سه شنبه 89 مهر 6 , ساعت 7:27 عصر

به یکی میگن از قفل فرمونت راضی هستی ؟

 

 

میگه آره ، فقط یکم سر پیچا اذیت میکنه !!!

 


<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ