سه شنبه 89 مهر 6 , ساعت 10:24 عصر
ترکه خبر داغ میشنود، گوشش میسوزد!
نوشته شده توسط محمد | نظرات دیگران [ نظر]
سه شنبه 89 مهر 6 , ساعت 10:24 عصر
موشه وارد داروخانه شد و گفت: آقا مرگ من دارید؟
نوشته شده توسط محمد | نظرات دیگران [ نظر]
سه شنبه 89 مهر 6 , ساعت 10:22 عصر
لره داشته پشت بوم خونش رو آسفالت میکرده، آسفالت زیاد میاره، سرعت گیر میذاره!
نوشته شده توسط محمد | نظرات دیگران [ نظر]
سه شنبه 89 مهر 6 , ساعت 10:22 عصر
جواد عطسه کرد. بهش گفتند: عافیت باشه. گفت: یه بار دیگه زرت و پرت کنی میزنم پک و پوز تو خورد میکنم.
نوشته شده توسط محمد | نظرات دیگران [ نظر]